چه خوب که ندید

به‌قلمِ‌ آسمان‌ یکشنبه بیست و هفتم فروردین ۱۴۰۲. ساعت 0:19

تازه بعدِ سه‌هفته، دیگه جای کبودی‌های تزریق داروها روی ساعدم داره محو می‌شه و می‌ره. واسه هر کی بود همون هفته‌ی اول خوب می‌شد. خوشحالم که بابام جای کبودی روی دستم رو ندید که دلش بگیره. خدا.. ♡

تو یکی نِه ای هزاری تو چراغِ خود بیفروز
نوشته های تازه