چهطور میتونم؟

بهقلمِ آسمان
سه شنبه هجدهم خرداد ۱۴۰۰. ساعت 7:24
یه صبحِ آروم خنک رو آغاز کردم. باید بتونم قدرتمندتر ادامه بدم و دلم پریشون نشه از روزهای لعنتی که کمین کرده اواخرِ خردادم رو خراب کنه. چهطور میتونم بیتفاوت باشم به این بیرحمیها و خودخواهیها؟ باید همه رو به هیچ بیانگارم. اگه هم درگیرم کنند، سرکشی میکنم و حالشون رو میگیرم. به اندازهی کافی ازشون لبریز هستم. ذهنم رو از همهچیز رها میکنم و برای صبونه چای دم میکنم و موسیقی میذارم و در سکوت به بزرگراه خیره میشم..