تو تب می‌سوزه

به‌قلمِ‌ آسمان‌ پنجشنبه سوم آذر ۱۴۰۱. ساعت 1:37

توی تب داره می‌سوزه. دستمال نمدار خنک روی پیشانی و گونه و دستاش گذاشتم. نمی‌ذاره و دستمال رو پس می‌زنه. نصف‌لیوان آب بهش دادم. می‌گه تبم اومد پایین. اما هنوز توی حرارت‌ بدنش داره می‌سوزه. کاش باندِ کشی همرام بود مچ دستم رو می‌بستم. خیلی درد می‌کنه.

تو یکی نِه ای هزاری تو چراغِ خود بیفروز
نوشته های تازه