دارد رو به پنجره‌‌ای بسته و بی‌پرده نگاه می‌‌کند

به‌قلمِ‌ آسمان‌ چهارشنبه یکم دی ۱۴۰۰. ساعت 12:20

«پس کی می‌‌آيی
به رويایِ بی‌جُفتِ اين خانه قناعت کنيم؟!

شاگردِ گل‌فروشیِ آن سوی پُل
دارد رو به پنجره‌ای بسته و بی‌پرده نگاه می‌کند
رفتگرِ خوش‌لهجه‌ی همين کوچه فهميده است
گلدان‌های سفالِ کنارِ مهتابی
آب می‌خواهند.
نيلوفرِ غمگينِ کنار پنجره می‌گويد
پس کی می‌آيی؟
شاگردِ گل‌فروشیِ آن سوی پُل هم...
پس کاش کسی می‌آمد
لااقل خبری می‌آورد.»

› کتابِ آسمانی‌ها. سیدعلی صالحی. نشر تهران

🎶 آی فلک.. با صدایِ راغب. بازخوانیِ اثرِ استاد ماملی 🎶

تو یکی نِه ای هزاری تو چراغِ خود بیفروز
نوشته های تازه