گذرگاه ماه و گریه

به‌قلمِ‌ آسمان‌ جمعه ششم خرداد ۱۴۰۱. ساعت 1:33

«دیگر به چنگ بریده نمی‌آید این بغض بی‌قرار
دیگر به شرح سینه نمی‌زند این هفت‌بند سر به دار
دیگر به عطر آب نمی‌آید این عطسه‌ی انار
دیگر به خواب شکسته نمی‌آید این ای وای ای ولا
ولا واویل لا الا
حالا... پی جوی جایی از آن خلوت خسته‌ام
تا غیبت باران های بعد از تو را
پیاله‌ای... که دریاش مگر
هی آرمیده‌ی هزار خیال خاکستر
دنباله‌ی دلتنگ‌ترین مویه‌های مرا
هق‌هق هزار پاییز تشنه نیز تحمل نخواهد کرد.»

تو یکی نِه ای هزاری تو چراغِ خود بیفروز
نوشته های تازه