حوالی عطر سیب‌ها

به‌قلمِ‌ آسمان‌ سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۸. ساعت 23:50

‌«محبوبم!
یادمان باشد قرار ما حوالیِ عطر سیب‌هاست.
شما نباشید دریا تنهاست،
غروب تنهاست،
ماسه‌ها،
کوچه‌ها و سپیدارها تنهایند…»

یاد شما در سینه‌ی من چکار می‌کند؟

به‌قلمِ‌ آسمان‌ شنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۸. ساعت 18:39

لحنِ نوشتاریِ محمد صالح علاء همیشه مبهوتم می‌کند گفتارش با معشوق عجیب زیبا و مودبانه‌ست و محجوبانه. یادش‌بخیر شب‌هایی که در سال‌های قبل از ازدواجم پایِ برنامه‌هایش می‌نشستم و از اجرایِ منحصربه‌فردش لذت می‌بردم. الان فرصت نمی‌کنم. ببین در کتابِ «دست‌بردن زیر لباس سیب» چه زیبا بیان می‌کند:
«هر شب این‌موقع از خودم می‌پرسم اسم شما روی زبان من چه می‌کند؟ دم‌به‌دم اسم شما را از روی لبم پاک می‌کنم ولی باز باز آواز شما را می‌خوانم. هر شب هر شب دهانم بوی اسم شما را می‌دهد. یاد شما در سینه‌ی من چکار می‌کند؟»

تو یکی نِه ای هزاری تو چراغِ خود بیفروز
نوشته های تازه